گروه تئاتر قاب خالی

تئاتر یک ضرورت است چیزی شبیه نان که ضرورت زندگی است

تئاتر یک ضرورت است چیزی شبیه نان که ضرورت زندگی است

گروه تئاتر قاب خالی

این جا پاتوق مجازی گروه تئاتر "قاب خالی" است.

همدان_تویسرکان

سرپرست گروه سجاد طهماسبی

ایمیل ghabekhali_86@yahoo.com

اینستاگرام ghabekhali

آخرین نظرات

کمدین کیست؟

کمدین: بازیگری است با استعداد و مسلط به تمام تکنیک بازیگری و با تجربه فراوان، که ضمناً باید صاحب ذوق و قریحه طبیعی و حافظه قوی باشد. کار زیاد و هوش و فراست فراوان لازم دارد. کمدین باید پیوسته درآموزش خود بکوشد. به زبانی که سخن می گوید باید تسلط کامل داشته باشد.

 در درام بازیگر آسان تر ایجاد گرمی، ‌هیجان و حرکت می کند ولی در کمدی یک بازیگر کمدی (کمدین) باید. . .  روح خود را آنقدر سوهان زند و آنقدر صیقل دهد تا در قالب روح قهرمان کمدی بگنجد.

کمدین باید ممارست و تمرین بسیار زیادی انجام دهد. کوچکترین اشتباه همه زحمات را به باد می دهد. طبیعی و متعدل بودن از واجبات بازیگران کمدی (کمدینها) است.

کار کمدین مرکب از دو قسمت مشخص است که به هم آمیخته اند.

قسمت اول بیان کمدین است که هنرپیشه افکارنویسنده نمایشنامه را واگو می کند.

قسمت دوم عمل کمدین است که ما آنرا جنبش و یا ژست می گوییم، در این قسمت است که کمدین به مفهوم دل خود شکل می دهد. مخترع و خلاق می شود، هیکل می سازد، صورت می¬دهد، یک هیکل واقعی که راه می رود و عمل می کند و یک صورت زنده روح که معرف رنج ها، خوشی ها، ترس ها وتمام علایق بد وخوب ماست.

با ژست و جنبش است که تراوشات مغزی نویسنده به شکل انسانی از مغز کمدین تراوش می کند و پدیده ای به وجود می آورد، ‌این پدیده در مقابل ما ظاهر می شود، زندگی می کند. اینجا دیگر نویسنده به نظر نمی آِید، ما او را نمی بینیم، عقب او نمی گردیم. تنها عمل کمدین ما را به خود مشغول می سازد.

بدیهی است وقتی که صحبت باعمل تواماً شاد در هم آمیزد نوسانات مختلف فکری را بهتر نشان میدهد.[1]

در جلد هفدهم کتاب انسیکلوپدی فرانسه درباره بازیگر کمدی (کمدین) توصیفی است که عیناً به جهت اهمیت موضوع اشاره دارد که :

آکتور کسی است که فقط می تواند بعضی از نقشها را بازی کند، او نقش های دیگر را به تناسب شخصیتی که دارد تغییر می دهد. اما کمدین قادر است همه رلها را بازی کند. آکتور در قالب پرسوناژ می رود، در حالی که پرسوناژ در قالب کمدین است. آکتورهائی بعضاً ‌یافته می شوند که کمدین هستند اما کمدین ها همه آکتورند.

مثلاً کسی که همیشه نقش های تراژدی را بازی می کند جز یک آکتور بیش نیست. به عبارت دیگر او همیشه بر شخصیت خود حاکم است و تقلید، در جود خود را تغییر نمی دهد، و همینظور تقلید، او راتغییر نمی دهد. با اینکه تقلید در ذات بشرست و از کودکی در سرشت او جای می گیرد.

اما کمدین کامل کسی است که هر چه بتواند حس تقلید خود را تکامل می بخشد. کمدین باید حس تطبیق دادن خویش را، پرورش دهد. بنابراین فرق اساسی بین آکتور و کمدین همین تقلید است. حس تقلید آکتور به اندازه کمدین قوی نیست. تفاوت بین آکتور و کمدین را از مقایسه نحوه بازی ایندو و از سنجیدن میزان درک رل هایشان می توان فهمید. آکتور جای پرسوناژ را می گیرد درحالی که کمدین در ذات و درون او جای می گیرد.[2]

یک نکته بسیار مهم که حتماً باید یک کمدین طی تمرینات و تجربه عملی فراوان به آن مهارت کامل پیدا کند مکالمه کمیک نامیده می شود و آن اینست که موضوع و نقطه اوج یک مکالمه خنده دار باید در آخر گفتار باشد، چرا که انتهای هر گفتار مؤثر ترین محل برای انتقال هرگونه بیان عاطفی است و ما اگر بخواهیم بیشترین تأثیر ممکن را از نکات خنده داری که نوشته ایم بگیریم، ناگزیر می باید آن نکات را در مؤثرترین موضع ممکن آن گفتار نیز بگذاریم.

دیگر آنکه، گنجاندن نکات خنده دار در آخر گفتار، از نظر فنی نیز صدمه ای به سایر قسمت ها نمی زند، چرا که اگر لب مطلب و جان کلام یک مکالمه خنده دار در ابتدا و یا اواسط گفتار آورده شود. به رغم موضع ضعیفی که دارد، تا اندازه ای موجب خنده تماشاچیان خواهد شد و همین امر، یعنی سر و صدای خنده تماشاچیان مانع از شنیدن بقیه گفتار و باعث می شود که مقداری از مطالب نمایشنامه نامفهوم و بی اثر گردد و در فهم نمایشنامه که هر جمله و حتی هر کلمه آن، با دقتی خاص  و از روی ضرورتی اجتناب ناپذیر آورده شده است،‌ خللی ایجاد شود.

اغلب بازیگران کارآزموده نمایش های کمدی «کمدین ها» روی صحنه، متوجه این مسئله هستند و در صورت لزوم، مطالبی را که احتمال می دهند در اثر سر و صدای خنده تماشاچیان، به گوش کسانی که در ردیف های آخر نشسته اند، نرسیده باشد؛ به صورتی تکرار می کنند. یا در بین تقریباً سکوت یا افت شدت دو خنده جمله کمیک را ادا می کنند.[3]

_________________

[1]  همان نویسنده، همان کتاب،‌ص 22 الی 17

[2]  لئون موسیناکف‌فن صحنه سازی تئاتر، ترجمه امیر حسین جهان بیگلو، انتشارات اشرفی، سال 1335، ص 52

[3] ابراهیم مکی، شناخت عوامل نمایش، انتشارات سروش، سال

 

نویسنده: رضا فخاری پور(خاری)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی